چه اعمالی روی هاله تاثیر گذارند
ایا هر عمل هنجاری یا ناهنجاری روی هاله تاثیر میگذارد.
همینطور در مورد اثار اعمال و رفتار و جزییات آنها روی هاله بحث شده.
به دلایلی این پست مهمی بحساب میاد چون دونستن اثر اعمال خیلی در سرنوشت انسان تاثیر داره.گاهی عملی ساده میتونه اثار سنگینی رو بدنبال داشته باشه وگاهی کلی تلاش بی ثمر هستش و ما فرقی بین این دو نوع عمل نمیذاریم...
وقتی عملی از انسان شکل میگیره سه وضعیت میشه براش تصور کرد.
- اثر وضعی
- پاداش و عقاب اخروی
- اثر روی هاله
-به تاثیر اعمال روی سایر مخلوقات و هستی اثر وضعی گفته میشه
-در همه ی ادیان وعده ی پاداش اخروی یا عقاب اخروی نسبت به بعضی اعمال بیان شده
-بخشی از اعمال میتونه روی هاله تاثیر گذار باشه.
ارتباط اثر وضعی و هاله و ثواب و عقاب
همه ی اعمال اثر وضعی دارن.تفاوتی هم نمیکنه خوب باشه یا بد کم باشه یا زیاد.عمدی باشه یا غیر عمدی .با نیت باشه یا بدون نیت خاصی
که این اتفاق رو کارما هم میگن یعنی بخشی از کارما نتیجه ی اعمالیه که هیچ نیت خاصی هم از انجامش نداشتیم مثلا کسی که در کشتارگاه کار میکنه و هر روز چند تا حیوان رو سر میبره صرف نظر از اینکه کارش اشتباه نیست یا هست نیتش خوبه یا بده.در هر صورت باعث قصاوت قلب میشه.این اثر وضعی سر بریدنه حیواناته ،حتی اگه کارش لازم و ضروری و مجاز باشه .
از بین اعمال بخشی شامل پاداش و یا عقاب اخروی میشن.که با توجه به نیت معنا پیدا میکنند و البته بعضی از اعمال هم بدون لحاظ نیت، پاداش یا عقابی دارن.
دسته ای از اعمال هم روی هاله اثر میذارن.که ممکنه پاداش و عقاب هم داشته باشن یا نداشته باشن.
به این ترتیب میشه اینطور نتیجه گیری کرد که تاثیر گذار بودن اعمال روی هاله الزاما به پاداش و عقاب داشتنش ارتباطی نداره.یعنی ممکنه عملی باعث تقویت هاله بشه اما بدون پاداش اخروی باشه
از طرفی هر عملی که پاداش یا عقاب داره هم باعث تقویت یا تخریب هاله نمیشه.ممکنه عقاب داشته باشه ولی به هاله اسیب نزنه.
با مثال اگه بخواییم توضیح بدیم میتونیم اینجور بگیم که مطلق اعمال انسان واکنش و اثر وضعی رو دارن چه کلامی چه عملی چه با نگاه کردن باشه یا گاهی ترک یک کاری همه ی اعمال مثال این حالت هستن.
حالت دوم که پاداش و عقاب دارن مانند همه ی واجبات و محرمات در دین اسلام.و در سایر ادیان هم با توجه به دین خودشون کارهایی هست که هنجار محسوب میشن و باید انجام بدن یا بهتره انجام بدن و یا ناهنجاری هاشون.در هر صورت پاداش و عقاب معمولا با نیت همراهه.اما الزاما اینها روی هاله تاثیر نمیذارن.
مثال اعمالی که روی هاله تاثیر مثبت میذاره و پاداش هم داره مواردیه که با نیت الهی همراه باشه.کارهایی که بخاطر خدا باشه مثل همه ی واجبات شرعی یا مستحبات.تقریبا همه ی اعمال واجب باعث تقویت هاله میشن.و انجام کارهای حرام باعث ضعیف شدن هاله میشن
مثال عملی که روی هاله اثر میذاره اما پاداش یا عقاب اخروی نداره میشه در مرکز توجه ها قرار گرفتن.مثل همه ی مجریان که در حضور یک جمع صحبت میکنند مثلا در جلسه ای در مورد ماشین الات صنعتی که هزار نفر حاظر هستن کسی که مجری اون جلسه هستش صرفا بخاطر مرکز توجه قرار گرفتن باعث تقویت هاله ش میشه اما الزاما ارتباطی هم به ثواب یا عقاب نداره.مثال منفی این حالت هم ترس میشه .کسی که میترسه هاله ش اسیب میخوره ولی عقابی هم نداره
اهمیت بحث رابطه ی اثر وضعی و هاله و ثواب یا عقاب اخروی.
شاید این شائبه ایجاد بشه که بحث هاله یک بحث غربی یا شرقیه و در اسلام ازش نامی برده نشده.در حالی که یکی از مهمترین دلایل طرح بعضی از واجبات و محرمات و یا مستحبات و مکروهات .موضوعات ماورایی هستش.البته هاله ماورایی نیست اما بعنوان سپری در برابر حوادث ماورایی طراحی شده و عمده کاربردش هم همین مسائله.یعنی چه بسا بعضی از توصیه های دینی فقط بخاطر تقویت هاله باشه یا بقدری اون کار به هاله اسیب وارد میکنه که شارع کلا حرام اعلام کرده
پس دین به موضوع توجه داشته اما اینطور هم نیست که فقط موارد دینی در هاله تاثیر گذار باشن که بعد این اشکال بشه که افراد غیر مسلمان چه وضعی خواهند داشت.خیلی از اعمال هم اگر چه برای هاله بسیار مفید هستند ولی دین توجه چندانی بهش نکرده البته اگه موضوع مهم بوده باشه بعیده دین اشاره ای بهش نداشته باشه اما الزاما به هم دیگه ربطی ندارن.
از طرف دیگه ممکنه بعضی افراد که ظاهر نورانی ای ممکنه داشته باشن بخاطر این نورانیت مورد تایید قرار نگیرند.از اونجایی که نور هاله در ظاهر افراد هم تاثیر زیادی داره و بعضیها براحتی میتونن این نورانیت رو در چهره ی افراد متوجه بشن لذا ممکنه فردی کلا در مسیر اشتباهی باشه اما در عین حال نورانیت هم داشته باشه.لذا توجه به این نکته که الزاما هر کس که چهره ی نورانی ای داشت در راه درست نیست ، میتونه جلوی خیلی از انحرافات رو بگیره.
عکس مِطلب هم صدق میکنه یعنی نداشتن چهره ی نورانی به معنای اشتباه بودن افکار و اعتقادات اون فرد نیست.
همینطور مسلط شدن به این بحث خیلی کمک میکنه تا انسان بتونه معرفت صحیحی از انسانیت و دین پیدا کنه.اگر چه درستش اینه واجبات و محرمات رو بخاطر واجب بودن یا حرام بودنش ما هم محترم بدونیم و بهش عمل کنیم اما بعضی وقتها دانستن اهمیت و تاثیری که اون عمل در زندگی داره باعث میشه با رغبت بیشتری بهش مقید باشیم.
بنده شخصا تا زمانی که خودم ندیده بودم که چطوری جنیان با تحریک کردن انسانها باعث شعله ور شدن اتش خشم اونها میشن و خودشون به این صحنه از ته دل میخندن و از دعوایی که راه انداختن لذت میبرن تا این حد مواظب خشم خودم نبودم
در مجموع داشتن اگاهی از این علم راه رو برای زندگی سالم داستن هموارتر میکنه عبور کردن و بی تفاوت بودن هم باعث میشه ارام ارام راه رو گم بکنیم و همه ی اعتقاداتمون هم بمرور کم رنگ بشه.
لذا این مهمه که انسان نسبت به اعمال و گفتار و حتی افکارش مراقبت کنه.مراقبه ای که در بحث عرفانی مطرح میشه هم به نوعی اشاره به همین ماجرا داره.بزرگان توصیه میکنند در راه سیر و سلوک سالک باید هر شب قبل از خواب اعمال روزش رو یکی یکی بررسی کنه.کدوم برای خدا بوده و کدوم خشم خدا رو در پی داشته.در کنار این کار میشه بحث توجه به هاله رو هم اضافه کرد..چه اعمالی انجام دادیم که به هاله اسیب زده و چه اعمالی تقویتش کرده.بررسی کنیم که روزهای بعد بتونیم رفتارمون رو اصلاح بکنیم.
