هاله چیست؟! کاربرد هاله و اهمیت هاله.
هاله
در شناخت هاله اطلاعات اولیه ی زیادی در وبسایتهای مختلف منتشر شده و بعیده کسی در اصل وجودش در تردید باشه.خصوصا اینکه دستگاههای دیدن هاله هم در بازار وجود داره .با دوربینهای کرلیان هم میشه هاله ی افراد رو دید و هم ازش عکس گرفت.لذا برای اثبات وجود همچین چیزی نیازی به ارائه ی دلیل نیست و ما مستقیم میریم روی بحث خودمون که اول معرفی هاله و بعد اهمیت و کاربرد اون در زندگی هستش .
همه ی موجودات در اطراف خودشون میدانی از انرژی دارن که با رنگها و قدرت متفاوت دیده میشه.همه ی موجودات این انرژی رو اطراف خودشون دارن.چه جانداران و چه غیر جانداران.اما تفاوت هایی در کیفیت هاله ی اینها وجود داره.هاله ی جمادات غالبا ثابته .هم مقدارش مشخص و ثابته و هم رنگش.اما در جانداران این قدرت و رنگ متغیره و ممکنه در هر لحظه یه شکل بخصوصی بخودش بگیره.
یک تکه سنگ با توجه به حجم و نوع سنگ انرژیه ثابتی با رنگ ثابت همیشه در اطراف خودش داره.یک تکه سنگ انگشتر هاله ای حدود سه میلیمتر در اطرافش داره.هاله ی سنگی به بزرگی یک ساختمان قطری حدود ده الی سی سانتیمتر و...
گلها درختان آب و هر انچه که مشاهده میکنیم همین هاله رو اطرافشون دارن.
در مورد حیوانات نوسان قدرت و نور وجود داره اما چندان متغیر نیست تنها حال جسمی حیوان و یا غلبه ی غرائض اون میتونه باعث تغییر هاله بشه.یک اسب سالم که در اسطبل در حال استراحته هاله ای به قطر حدود سی سانتیمتر در اطرافش داره که در زمان بیماری یا جفت گیری تغییر میکنه.
اما موضوع اصلی بحث ما در مورد انسانه و فقط در حد اینکه اشاره ای کرده باشیم کمی راجع هاله ی جمادات و حیوانات گفتیم .تنها نکته ی مهم در مورد غیر انسان اینه که موجودات دیگه هم به هر حال از سمت نیروهای ماورایی ممکنه مورد حمله قرار بگیرند که هاله برای حفاظتشون خیلی ضرورت داره.در ادامه و پستهای بعدی علت و اهمیت وجود هاله رو در جمادات و حیوانات بیان خواهیم کرد ان شاالله
هاله ی انسان
انسان سالم که بیماری در بدن و روحش نداشته باشه و از جهت معنویات هم رشد زیادی نداشته باشه یعنی یک انسان سالم بدون کمال رو اگه در نظر بگیریم بطور عادی میشه گفت هاله ای با قطر بیست الی سی سانت در اطراف بدنش داره.یعنی اگه این شخص برهنه بشه و جلوی دوربین بایسته شکل یک تخم مرغ وارونه رو در تصویر هاله ی اون میبینیم که از هر طرف احاطه کرده.با رنگ روشن و قدرتی بالا.
حالا این هاله با توجه به شرایط روحی اون فرد و همینطور سلامت جسمانی اون شدت و ضعف پیدا میکنه.
در موارد بیماری های مزمن که سالها یک بیماری باعث رنجش فرد شده یا روحیات بدی در اون فرد ریشه زده هاله بشدت ضعیف میشه و نورهای تیره و نا منظمی پیدا میکنه.و در حد بی خاصیت شدن هم پیش میره.یعنی کانه هیچ هاله ای نداره.
و در شرایطی که فرد در سلامت و قدرت روحی و معنوی باشه قدرت هاله بشکل شگفت انگیزی زیاد میشه .اینکه از جهت فیزیکی نور و انرژی هاله ی این افراد تا چه میزان بزرگ میشه اطلاع درستی در دست نیست.چون امکان بررسی هاله ی افراد بزرگ عملا مقدور نیست یعنی شخصیت این افراد جوری نیست که اجازه بدن روی هاله ی اونها مطالعه بشه و یا اساسا به افراد بزرگی همچون انبیا دسترسی نداریم که بتونیم بررسی کنیم.چیزی که با یقین میشه در مورد هاله ی افراد با عظمت گفت اینه که نیروی فوق العاده ی این افراد بقدری زیاده که حضورشون در جمع باعث تغییر فضای معنوی اونجا میشه.و اطرافیان میتونن تاثیر هاله ی اون انسان بزرگ رو حس کنند.
مهمترین کاربرد هاله
بعد فیزیک که ما در اون زندگی میکنیم فقط یکی از عوالم موجود هستش و عالمهای دیگه ای هم داریم که خواسته یا ناخواسته در زندگی اثاری از عوالم دیگه ایجاد میشه..اثاری مثبت یا منفی.
جنیان که در همین زمین ما و البته در بعد دیگه ای از این زمین زندگی میکنند جزو همین موجودات هستند که حضورشون در زندگی انسان بشدت پررنگه که فقط یک مورد از این حضور مربوط به شیطان میشه.یعنی ابلیس با تمام نیروهاش فقط یک قلم از نیروهای جهان اطراف بر روی انسانه.جنیان انواع مختلفی دارن که بشکل بسیار پر تنشی در کنار ما حضور دارن.همینطور چشم زخم هم جزو نیروهای ماثر در زندگی انسانه .طلسم ها و فال بد زدنها و خلاصه هر انچه درک اون از قوه ی احساسات ما خارج هستش و با انسان مرتبطه که در مجموع با اسم عالم ماورا ازش یاد میکنیم .عالم ماورایی که برای انسان میتونه بسیار هم تنش زا و پرخطر باشه ..از اونجایی که شدت این خطرات بقدری زیاده که میتونه باعث مختل شدن زندگی و سلامت انسان بشه و یا براحتی جان اون رو ازش بگیره ، خداوند مکانیزمی برای محافظت از انسان به اون داده که بهش هاله گفته میشه.البته سایر موجودات هم این هاله رو با همین کاربرد دارن.
پس مهمترینکاربرد هاله ی انسان محافظت انسان در برابر نیروهای ماورایی هستش.نیروهای ماورایی که بطور طبیعی در اطراف ما در جریان هستند و گاهی اوقات هم هوشمند بوده و برای نفوذ به بدن انسان وقت میذارن و تلاش میکنند.یا جادوگرانی که با طلسمها و نیروهایی که دارن میتونن به دیگران اسیب بزنن.از جمله نیروهای منفی مضر میشه به امواج افکار منفی دیگران و جامعه اشاره کرد افرادی که از ضرافت روحی بالایی برخوردار هستن خیلی زود میتونن این امواج منفی رو در جامعه حس کنند.حسادت هم بار انرژی منفی زیادی داره.جرم و جنایت در هر منطقه ای زیاد باشه انرژی منفی اونجا هم زیاد میشه.بدخواهی و احساس بد دیگران یا چشم زخم یا فضای سنگینی که بعضی از اماکن دارن رو هم به میشه به لیست انرژی های مضر اضافه کرد.داشتن هاله ی قوی انسان رو از همه ی این نیروها حفظ میکنه.خاطر نشان میکنم که از موضوعات پیچیده صحبت نمیکنیم این ماجرا همیشه در جریان هستش و همه ی انسانها بدون استثنا شامل این فرایند میشن .اگر چه ممکنه متوجه نباشیم ولی هیچ کدوم از مثالهای بالا جزو حوادث نادر و یا استثنا ها نیستن.همه شون رو همه روزه در حال تجربه کردن هستیم.چه بسیار بیمارانی که فقط با یک چشم خوردن ساده گرفتار یه بیماری میشن و حتی راهی قبرستانها میشن.اما خب نگاه علمی و پزشکی فقط معلول ها رو میبینه و مثلا علت بیماری رو وجود یک سلول سرطانی معرفی میکنه اما اینکه خود این سلول سرطانی چرا باید در بدن اون شخص پیدا بشه رو کسی پیگیری نمیکنه.در هر صورت زندگی انسانها رابطه ی تنگاتنگی با این انرژی های منفی داره .همه ی اضطرابها و استرسها .افسردگی ها مشکلات عجیب و غریبی که باعث سقوط شخصیتی یا اجتماعی افراد میشه و هر انچه که نباید باشه ولی هست رو از اثار این انرژی های منفی میدونیم که با این توضیحات به اهمیت داشتن هاله ی قوی هم اشاره کردیم.
اما این فقط یکی از اثار هاله ی قوی محسوب میشه و هاله ی قدرتمند برکات فراوانی داره.تا اینجا به جنبه ی دافعه ی اون اشاره کردیم اما جاذبه های زیادی هم داره.همونطور که انرژی های منفی رو دفع میکنه انرژی های مثبت رو هم جذب میکنه و همینطور منتشر میکنه.
جریانهای طبیعی انرژی در جهان هستی به اثبات رسیده وجود این جریانها مثل نواری دور تادور کره ی زمین حرکت کرده و در چند محل هم همدیگه رو قطع میکنند که یکی از اون محلها محل احداث اهرام مصر هستش.این انرژی ها همیشه در حرکت هستند و هر کس که ابزار جذب اونها رو داشته باشه میتونه ازشون بهره مند بشه.که این ابزار یکیش داشتن هاله ی قویه.هر قدر هاله قویتر باشه انرژی بیشتری هم میتونه جذب بکنه .همینطور انرژی های مثبتی که از طرف مردم منتشر میشه یا در مراسمات معنوی و مذهبی ایجاد میشه.بعضی مکانها انرژی های مثبت دارن .بعضی وقتها دعاهای دیگران انرژی هایی رو منتشر میکنه که همه ی اینها رو فقط کسانی میتونن جذب کنند که توان جذبش رو داشته باشن که هاله قوی چنین توانایی رو به انسان میده.
اینکه گاهی وقتها صدای اذان برای فردی ازار دهنده و برای فردی دیگه ارامش بخش هستش دلیل داره.اینکه صدای قران بعضی ها رو عصبی میکنه و بعضی رو بوجد میاره دلیل داره اینکه بعضیها وقتی وارد جمعی میشن اون جمع صرفا از حضور این فرد متاثر میشه و جو عوض میشه و فرد دیگه ای میاد و میره ولی بودو نبودش در جمع اصلا به نظر نمیاد .اینکه بعضی افراد همیشه حضورشون باعث ارامش میشه و بعضیها رو ادم دوست نداره ملاقات کنه و بسیاری از مسائل مشابه که ظاهرا دلیلی براش نیست در واقع همه ی اینها به قدرت هاله ای که مردم دارن مربوط میشه.هر قدر هاله قویتر باشه فرد محبوبیت بیشتری پیدا میکنه و حضورش همیشه با نشاط و ارامش همراهه و دیگران از دیدار چنین فردی حس خوبی پیدا میکنند.البته افرادی که هاله ی ضعیفی دارن و شیطان تونسته روی اینها کار کنه از نزدیک شدن به افراد قدرتمند اذیت میشن که اون بحث دیگه ای داره.
از جمله برکات هاله ی قوی قدرت شفا دهیه.که به انرژی درمانی هم معروفه.نیروی هاله قابل انتقال هم هست .داشتن کاریزمای بالا و هیبت و شکوه و....
در پستهای بعدی بمرور به کاربردهای هاله و نحوه ی قوی کردن اون و یا عواملی که باعث ضعیف شدن هاله میشن ان شاالله خواهیم پرداخت.
