نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

کمتر کسی را میتوان در سرتاسر جهان پیدا کرد که از شیطان استقبال کند و با اختیار خودش از او پیروی کند اما در عمل کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که در راه شیطان نباشد یا لااقل سابقه ی این گرفتاری را نداشته باشد.تشخیص مواردی که تحت تاثیر شیطان هستیم و تحلیلی صحیح از نحوه ی فعالیت شیطان و چگونگی اثر پذیری انسان از شیطان موضوع بحث این وبسایت است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۱۶ اسفند ۰۱، ۲۱:۵۵ - حامد جلالی مقدم
    مفیدبود

تخریب هاله(اموری که هاله رو ضعیف و بهم ریخته میکنه)

 

در پستهای قبل به اهمیت وجود هاله در انسان اشاره کردیم.محافظت انسان از ورود انرژی های ماورایی و جنیان به بدن از حیث دفاع و ایجاد نیروی قوی و شفا بخش و اثار بسیار مهم دیگه ای که بهش اشاره شد و در اینده بیشتر راجعش صحبت خواهیم کرد.

در اینکه این میدان انرژی اهمیت بالایی داره و هر قدر قویتر باشه صاحب اون هم انسان موفقتری خواهد بود بحثی نیست.عواملی باعث اسیب خوردن و ضعیف شدن هاله میشن و عواملی هم باعث تقویت اون میشن.در این پست به عوامل تخریب یا آشفتگی هاله اشاره میکنیم.

اگر در یک جمله بخواییم بگیم چه چیزهایی هاله رو ضعیف میکنند میتونیم بگیم.همه ی ناهنجاریهای فکری و عملی از طرف خود یا دیگران باعث اسیب هاله میشن.

بله حتی دیگران و شرایط محیط هم تاثیر داره.در اینکه ناهنجاری دقیقا شامل چه مصادیقی میشه خیلی جای صحبت هست .در این پست فعلا به تخریبهایی که خود فرد به هاله ش میزنه صحبت میکنیم.

قدر مسلم هر فردی در هر فرهنگ و شرایط فکری ای که باشه حتما هنجارهایی رو داره .خطوط قرمزی که کار منفی و بد شناخته میشه.فرقی هم نمیکنه در چه فرهنگ یا دینی باشه.چه مسیحی و مسلمان و چه گاو پرست یا حتی خداناباوران.یعنی همون کفار.همون کافر هم یه خط قرمزهایی در زندگیش داره.اگر چه این افراد از جهات دیگه اسیب میخورن اما مراعات نکردن خط قرمزها و بی مبالاتی اساسی ترین عامل اسیب هاله محسوب میشه.

یعنی فردی اگاهانه کاری رو انجام بده که میدونه این کار بد و ناهنجار هستش .این وضعیت رو تقریبا همه ی ادمها در طول زندگی تجربه کردن.به هر حال معصوم نیستیم و اتفاق میافته  انسان خطا بکنه.عمده ی اسیبهایی که به هاله میخوره از همین کاناله.اما بحث خیلی پیچیده تر از این بیانه.که در ادامه بهش اشاره میکنیم

ظلم در هر فرهنگی کار ناپسندی هستش و ناهنجاری محسوب میشه.در موارد مشابه که مطلب روشنه مشکلی نیست.اما گاهی اوقات عملی در یک فرهنگ ناهنجاریه و در فرهنگ دیگه هنجار محسوب میشه یا لااقل ناهنجاری نیست.تکلیف این موارد چطور میشه.مثلا حجاب برای مسلمانها فقط واجبه و بی حجاب بودن بین مسلمانها فقط ناهنجاریه.اما در سایر مذاهب اصلا موضوعیت نداره و چه بسا رسیدن به زیبایی موها احترام به افراد جامعه محسوب بشه و لذا ارایش زن در جامعه نه تنها بد نباشه که خیلی هم خوب باشه.

برای حل کردن موارد اینشکلی باید وارد یه مقدمه ای بشیم تا موضوع حل بشه.

حسن و قبح ذاتی

بحثی هست در مورد اینکه اعمال خودشون بالاصاله یک حُسن (خوبی)و قبح(زشتی)ذاتی دارند.و این ویژگی در درون عمله و بشکل تکوینی به این صورت بوده.یعنی در بعضی از اعمال صرف نظر از باور های اون مردم خود عمل قبیح هستش.مثل همون ظلمی که مثال زدیم.اما دروغ گفتن قبحش ذاتی نیست بلکه عرضیه و با توجه به شرایط ممکنه حتی خوب یا واجب باشه.مثل وقتی که اگه دروغ نگیم میان دو نفر اختلاف ایجاد میشه.یا جان کسی به خطر میافته..منبع و مرجع در تعیین مصادیق هم عقل هستش.یعنی اگه عقلای عالم جمع بشن راجعش نظر بدن همه میگن این عمل حسن یا قبیح هستش.

پس برخی از اعمال حسن و قبحشون ذاتیه که بیشتر راجعش صحبت خواهیم کرد.

حسن و قبح تشریعی

بعضی اعمال رو شاید نشه با عقل ظاهری تشخیص داد یا اصلا موضوع در حوزه ی عقل نیست و حسن یا قبحش رو شارع مقدس بیان میکنه .یعنی پیامبر الهی با دریافت دستورات الهی به مردم اطلاع رسانی میکنه که مردم بدونید فلان عمل حسن هستش مثل نماز خوندن.  که عقل به تنهایی نمیتونه نماز طراحی کنه اگر چه میتونه تشخیص بده عبادت خداوند کار خوبیه اما اینکه مصداق نماز رو خود عقل بتونه طراحی کنه امکان نداره.و باید از طرف شارع باشه

حسن و قبح عرفی

بعضی از اعمال هم حسن و قبحشون رو از عرف میگیرن.یعنی اگه عقل و شرع  راجع موضوعی سکوت کرده باشه ولی عرف اون رو مصداق خوب یا بد بدونه بشرط عدم تعارض با شرع و عقل خودش یه ملاک محسوب میشه و اثاری بر اون مترتب خواهد بود.که دلیل اون هم اتفاقیه که در نیت اون فرد میافته.مثلا زمانی در ایران رسم بوده که وقتی با بزرگتری مواجه میشدن و سلام بهش میدادن به نشانه ی احترام کلاه رو مختصر از سر بر میداشتن .یا در کشورهای اروپایی وقتی کسی فوت میکرد به نشانه ی احترام و عزا کلاه رو از سر برمیداشتن تا مثلا تشییع جنازه تموم بشه.برداشتن کلاه عملی نیست که عقل تاییدش بکنه یا دین راجعش حرفی زده باشه اما چون در عرف اون مردم اگه کسی در تشییع جنازه کلاهش رو بر نمیداشت یه انسان هتاک محسوب میشد که با این کارش به خانواده و نزدیکان میت بی احترامی کرده لذا در صورت برنداشتن کلاه عمل ناهنجاری محسوب میشه و اثار عمل منفی رو روی هاله میذاره.که منشا اون هم به نیت فرد برمیگرده.در واقع اون شخص با اینکار نوعی خباثت نشون داده.درونی پر از خشم و نفرتش باعث شده همچین کاری بکنه.والا اگه از روی عدم توجه باشه که مشکلی نداره.مثلا یادش رفته کلاه داره و باید برداره.لذا اعمالی هم با تشخیص عرف حسن و قبحشون تثبیت میشه..

نیت گاهی اوقات تنها شاخص محسوب میشه و گاهی اوقات نقشی در عمل نداره.

در مواردی که تا حالا راجعش صحبت کردیم نیت فقط در مورد اخر تاثیر گذاره و در دومورد اول یعنی عقل و شرع باعث تشدید اثر میشه 

توضیح اینکه وقتی عملی رو عقل زشت معرفی میکنی یا شارع حکم به زشت و قبیح بودن اون عمل میکنه معناش اینه که انجام اون عمل اسیبهایی به دنبال داره.فرقی هم نمیکنه هنگام ارتکاب چه قصدی داشته باشیم.مثلا کسی که وارد انبار ذغال بشه و بخواد یه گونی ذغال پر کنه دستاش و لباسهاش سیاه میشه.فرقی هم نداره چه نیتی داشته باشه.اگر چه شارع اونو تنبیه نمیکنه.مثال محسوس دیگه خوردن شراب به قصد سرکه بودن هستش.با تصور اینکه این ظرف داخلش سرکه بوده میبره و استفاده میکنه ولی خبر ندلشته که این دیگه سرکه نیست و طی این مدت تبدیل به شراب شده .شارع فرد رو بخاطر خوردن شراب مجازات نمیکنه چون نمیخواسته شراب بخوره و اگه میدونست این کارو نمیکرد.اما اثر وضعی خوردن شراب بقوت خودش باقی خواهد ماند و مثلا اثر مادی و شیمایی اون مستی و اثر معنوی اون اسیب وارد شدن به هاله هستش .یعنی نیت فرد نمیتونه جلوی اسیب های اون عمل رو بگیره.اگر چه گناهی براش نوشته نمیشه.

در همه مواردی که قبح عقلی یا قبح شرعی داره موضوع به همین صورت خواهد بود.بی حجابی برای خانمها باعث اسیب وارد شدن به هاله میشه.حالا اون فرد میخواد باور بکنه یا نکنه اطلاع داشته باشه یا بی اطلاع باشه.اثرش رو خواهد گذاشت اما خداوند اون دسته ای رو که نمیدونن این کار واجب هستش رو مجازات نمیکنه .و بخاطر گناه بی حجابی مستحق عقوبت الهی نخواهد بود مثل همه ی خانمهای بی حجاب جهان.گناهی نوشته نمیشه اما اسیبی که این عمل داره بقوت خودش باقیه.

همینطور در موارد عقلی مثلا فردی ناخواسته باعث کشته شدن فردی میشه هم عقل و هم شرع این فرد رو از حیث مجرم بودن تبرئه میکنن اما اثر وضعی اون عمل سرجاش هست و تبعاتی خواهد داشت.

اغلب گوشتهایی که در بازار بعنوان ذبح شرعی عرضه میشه اگه بررسی بشه معلوم میشه شرعی نبوده خصوصا در مورد مرغ یا پرنده های دیگه .چون دستگاه ذبح میکنه نه از محل درستی ذبح میشن و نه شرایط دیگه مراعت میشه.اما چون مردم با اعتماد به اینکه دارن از بازار مسلمین خرید میکنن و شرع هم گفته باید بنا رو به حلال بودن گذاشت لذا گناهی برای استفاده از این گوشتها برای کسی نوشته نمیشه .کسی که مطمان نیست ذبح شرعی نشده اما اثار مخربش روی هاله میمونه.

بنابر این ارتکاب هر عملی که قبح اون توسط عقل یا شرع یا عرف(در صورت عدم تعارض با عقل و شرع) تشخیص داده شده ،باعث اسیب هاله میشه.چه نیت عمل قبیح رو داشته باشیم چه نداشته باشیم.

این حالت بسیار متعارف هستش مردم سرتاسر جهان همواره از این حیث در حال اسیب زدن به خودشون هستند.چاره ی کار هم بالا بردن اگاهی هستش که اولا قدرت شناسایی افعال قبیح رو داشته باشیم و ثانیا بدونیم توجه نکردن به این مسائل چقدر میتونه به سلامت هاله اسیب بزنه.

در میان ادیان موجود اسلام بیشترین کمک رو به مردم کرده.دایره ی ناهنجاریهای تعریف شده در اسلام خیلی زیاده در حالی که ادیان دیگه تقریبا هیچ هنجار خاصی رو تعریف نمیکنند و هر چه هست نا هنجارهای عقلانیه که در بین مردمانش بعنوان مرز های ممنوعه وارد شده.البته دین های موجود ارتباطی با ادیان واقعی ندارن و خیلی تحریف صورت گرفته و درستش رو بخواییم بگیم جز اسلام دینی باقی نمونده.اما در هر صورت اسلام کمک زیادی به مردم کرده .لذا حتی اگه غیر مسلمانان هم ناهنجاریهای مسلمانان رو مراعات کنند از اثار کارشون بهرمند خواهند شد.مثلا مسکرات در اسلام ممنوعه یکی از دلایلش اسیب زدن به هاله در حد خیلی شدید هستش.حالا اگه یه بی دین هم این اصل رو مراعات کنه و مسکرات استفاده نکنه از اسیبی که این نوع اشامیدنی به هاله میزنه در امان خواهند ماند.

علت مرز بندی های ناهنجاریها در دین معمولا بخاطر اثار وضعی اون عمل هستند.یعنی هر چیزی که در اسلام حرام اعلام شده دلیلی داره که یکی از اون دلایل تاثیرات مخرب معنوی اون عمل روی هاله و سلامت انسانهاست.لذا اجتناب کردن از اونها حتی اگه از جانب غیر مسلمانان هم باشه اثار مثبتی رو براشون خواهد داشت.در واقع با ترک محرمات دینی از وارد شدن اسیبهای جدی به هاله جلوگیری کردیم.

همینطور مکروهات که در مرحله ای ضعیفتر قرار دارند.یعنی مثل محرمات به هاله اسیب نمیزنن اما مخرب هستن.

در واقع منظور از همه ی این توضیحات اشاره کردن به گروهی هستش که در اخر سوره ی حمد با عنوان ظالین معرفی شدن.گمراه.یعنی کسی که قصد گناه نداره قصد انجام کار قبیح نداره ولی ندانسته انجام میده.این گروه اگر چه گمراه هستن ولی خیلی بهتر از دسته ی اول هستند یعنی مغضوب علیهم ها .کسانی که خداوند بهشون غضب میکنه.چون اینها میدونن حق چیه.تشخیص دادن ولی بحساب هوای نفسی که دارن عامدانه به اشتباهشون ادامه میدن.در مورد این افراد هاله از دو جهت اسیب میخوره یکی بخاطر اثر وضعی اون عمل قبیح و اشتباه یکی هم بخاطر نافرمانی ای که میکنند.چیزی که باعث غضب الهی میشه اثر وضعی نیست.بلکه نافرمانیه.

مثلا کسی که عاق والدین میشه خواه ناخواه گرفتار اثر وضعی این عملش میشه که اونم عاقبت به خیر نشدنه.زندگیشون سمت خوبی نمیره و نهایتا با خسران از دنیا میرن.این اتفاق اثر وضعیه عمله.فرقی هم نداره طرف مسلمان باشه یا غیر مسلمان .بدونه عاق والدین شدن گناهه یا ندونه.اثر وضعیه ..مثل کسی که با لباس بره داخل استخر پر از آب .طبیعیه که لباسش خیس میشه و هیچ ارتباطی به دین و باور نداره.تا اینجاش میشه اثر وضعی.که اسیب به هاله میزنه .حالا اگه اون فرد نسبت به قبیح بودن کارش هم آگاه باشه.میدونه کار حرامیه .میدونه نباید عاق بشه ولی اهمیت نمیده لذا بخاطر نافرمانیش یه اسیب دیگه از اون جهت به هاله وارد میشه ضمن اینکه مجازات الهی رو هم در پی داره.خداوند در این حالت غضب میکنه و بیشترین تخریب رو روی هاله میذاره.

نکته ای هم هست که فعلا در حد طرح عنوان مطرح میکنیم تا بعدا راجعش بیشتر توضیح بدیم.یعنی وقتی کسی به قصد انجام کار حرام یا عملی قبیح حرکتی انجام میده ولی معلوم میشه که اون کار قبیح نبوده.مثلا به قصد اینکه شراب بخوره میره وظرفی از سرکه رو میخوره.یعنی فکر میکرده شرابه ولی سرکه بوده تکلیف هاله در این جور مواقع چی میشه......در بحثهای بعدی.

تا اینجا مطالب مربوط به اعمال و رفتاری بود که به هاله اسیب میزنن و فعلا به بخش افکارش نپرداختیم.در پست دیگه موضوع افکار و نیتها بررسی میشه ان شاالله

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی