نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

کمتر کسی را میتوان در سرتاسر جهان پیدا کرد که از شیطان استقبال کند و با اختیار خودش از او پیروی کند اما در عمل کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که در راه شیطان نباشد یا لااقل سابقه ی این گرفتاری را نداشته باشد.تشخیص مواردی که تحت تاثیر شیطان هستیم و تحلیلی صحیح از نحوه ی فعالیت شیطان و چگونگی اثر پذیری انسان از شیطان موضوع بحث این وبسایت است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۱۶ اسفند ۰۱، ۲۱:۵۵ - حامد جلالی مقدم
    مفیدبود

چگونه بخت بسته شده ی دختران را باز کنیم

چهارشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۴۴ ب.ظ

باز کردن بخت دخترانی که توسط طلسم یا دعا بسته شدن رو هم میشه یکار خیلی سخت تلقی کرد و هم خیلی راحت.بستگی به این داره نگرشی که به ماجرا داریم چطور باشه و از چه روشی بخواییم استفاده بکنیم

اما اول ببینیم ماجرا از کجا شروع شده قران در موردش چی گفته .تا بهتر ماجرا برامون قابل درک بشه.

در قران اشاره ای به جن هایی که در زمان حضرت سلیمان بین مردم اومده بودن شده.که همین ارتباط گرفتن جن با انسان تبعاتی برای انسانها بجا گذاشته.یعنی اگه ریشه ای بخواییم مشکل رو بررسی کنیم قصه به اون زمان برمیگرده.طبق ایات قران جنیان اومدن و بین مردم علومی رو منتشر کردن که باعث میشد زندگی از راه عادی خارج بشه و مردم بتونن با قدرتی که از اون علم بدست اوردن کارهایی رو انجام بدن که مشکل سازه.که در اصلاح عامه بهش میگن سحر.نیرویی که قدرتش رو از مجرای شیاطین بدست میاره والهی نیست

 

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّیَاطِینُ عَلَىٰ مُلْکِ سُلَیْمَانَ ۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَٰکِنَّ الشَّیَاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ ۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَکْفُرْ ۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ ۚ وَمَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلَا یَنْفَعُهُمْ ۚ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ۚ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ ۚ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿١٠٢﴾

و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهی سلیمان [از علم سحر بر مردم می خواندند] پیروی کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولی شیاطین که به مردم سحر می آموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروی کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمی آموختند مگر آنکه می گفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را برای مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم می دهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردی که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبی [از سحر] می آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می انداختند؛ در حالی که آنان به وسیله آن سحر جز به اذن خدا قدرت آسیب رساندن به کسی را نداشتند؛ و همواره چیزی را می آموختند که به آنان آسیب می رسانید و سودی نمی بخشید؛ و یقیناً [یهود] می دانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهره ای ندارد. و همانا بدچیزی است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت می داشتند. (۱۰۲) سوره بقره

وقتی جنیان اومدن بین مردم و به اونها سحر رو یاد دادن و مشکلاتی برای مردم ایجاد کردن خداوند دو تا فرشته رو مامور کرد که برن بین مردم و راههای باطل کردن سحر رو به مردم اموزش بدن.روشنه که برای باطل کردن سحر اول باید خود سحر رو مردم بشناسن تا بتونن باطلش کنن .لذا اون دو ملک به مردم گوشزد میکردن و میگفتن که ما این علوم رو بشما یاد میدیم که سحر رو باطل کنید مبادا سواستفاده کنید که حضور ما بین شما یک ازمایش الهیه که جنبه و ظرفیت شما ها محک بخوره .در هر صورت مردم از اموزش اون دو ملک سواستفاده کردن و از اون علوم برای فاصله انداختن و جدایی بین زوجین استفاده کردن.در ادامه خداوند یاد اوری میکنه که همین چیزی رو هم که از سحر یادگرفتید باز هم بدون اذن خدا اثری نداره.که نکته ی ظریفی داره.اینکه موضوع اصلی خداونده و طلسم فقط در حد وسیله کارایی داره نه بیشتر.به عبارت دیگه وقتی سحری برای کسی نوشته میشه و باعث میشه اون فرد بختش بسته بشه در واقع اصل برنامه از طرف خود خداوند بوده.قرار بوده اون دختر به هر دلیل نتونه ازدواج بکنه تا موعدش برسه و این وسط خداوند به یه مانعی احتیاج داشته چون امورات الهی همه با وسیله و از مجرای عادی هستن و فقط برای اعلام معجزه ست که قوانین مادی نقض میشه والا خداوند هر کاری رو با همین ابزار عادیش انجام میده.گاهی وقتها مریض ما قراره خوب بشه و عمرش هنوز تموم نشده بیماریش هم خاصه و هر دکتری نمیتونه درمان بکنه.ولی چون تقدیر الهی به اینه که مریض خوب بشه همه چی دست به دست هم میدن تا همون دکتری که باید مریض ما رو ویزیت و درمان بکنه به موقع بالاسر مریض میرسه و همه چی ختم بخیر میشه.گرچه ما انسانها معمولا خداوند رو در ماجرا نمیبینیم و میگیم دکتر بدادش رسید دیگه به این توجه نداریم که خود دکتر رو کی خلقش کرده و بهش امکان یادگیری داده و اون لحظه دکتر رو به مریض ما رسونده.

باری . گاهی هم عمر کسی به سر اومده و باید در ساعت بخصوصی از دنیا بره.باز همه چی دست به دست هم میده که مثلا ماجرای غم انگیزه منا رقم بخوره.و چند صد نفر حاجی در مراسم حج با اون وضع از دنیا برن .گرچه مقصران این ماجرا عقاب خواهند شد و مرتکب گناه شدن ولی ما به حادثه ای که رخ داده فعلا کار داریم که تقدیر الهی باید جاری میشد که شد.چیزی بدون برنامه و اذن الهی اتفاق نمیافته.چه وقتی اسم حادثه سحر و طلسم باشه یا مثلا جنایتی بدست سعودی ها رخ میده و چه اون موقع که ختم بخیر میشه و بلایی دفع میشه.

این ایه بصراحت در مورد سحر و طلسم صحبت میکنه و خیلی واضح میگه حتی اون سحر هم بدون برنامه ی الهی نیست .این وسط فقط اونی که میره سحر مینویسه عاقبت خودش رو خراب میکنه والا اگه اون فرد طلسم نمینوشت باز هم همون اتفاق میافتاد ولی با یه وسیله ای دیگه.

پس مهمترین نکته در بسته شدن بخت جوانها همینه و اینکه بعضی ها خودشون رو گم میکنن و دستپاچه میشن که ای دادو بیداد منو طلسم کردن بیچاره شدم و با حالت اضطرار و درماندگی دست بدامن دعا نویسها میشن فراموش نکنن که اگه این طلسم روی اونها داره عمل میکنه عامل اصلیش خود خداونده نه اون کسی که طلسم نوشته.بنابر این باید اولا در کمال ارامش باشیم چون مشکل ما زیر سر یه کریمه و جای نگرانی نداره.حتما مصلحتی در این ماجرا بوده و الا خداوند هیچ دشمنی ای با بنده هاش نداره و اگه گاهی اجازه میده چنین مشکلاتی ایجاد بشه حتما خیر و صلاحه اون فرد در این بوده.از کجا معلوم اگه این طلسم نبود و ازدواجی سر میگرفت ختم بخیر میشد.از کجا معلوم بعدش آرزو نمیکرد ای کاش هیچ وقت ازدواج نکرده بودم.پس به تقدیرات الهی حسن ظن داشته باشیم و سعی نکنیم با مقدرات بجنگیم بیجهت هم یقیه ی طلسم نویس بیچاره یا اون جن مربوطه رو نگیریم چون تمام سهم اونها در ماجرا در حد یک وسیله بودنه نه بیشتر اگرچه بخاطر گناهی که مرتکب شدن مجازات خواهند شد.

دوما بریم ببینیم خود خداوند در چنین مواردی چه راهکاری رو بهمون نشون داده به همون عمل کنیم.خیلی واضحه که خودش بهترین راهها رو بهمون نشون داده و معنی نداره فکر کنیم مدعیان این علوم بهتر بلدن مشکل ما رو حل کنند

خداوند خیلی واضح در بحث محرمات و واجبات تکلیف ما رو در چنین مواردی روشن کرده.که مهمترینش اینه که سراغ سحرو طلسم و این جور چیزها نریم.

اما برای بیان راه کار درست ، نیازه چند مقدمه رو بیان بکنیم.

بحثی فوق العاده مهم و خاص که بعیده مشابه این مطلب رو جای دیگه ای بتونید پیدا کنید.

مقداری حساسه و نیاز به توجه داره

سحر دقیقا چجوری عمل میکنه ایا غیر از اینه که جنی به اسارت در میاد تا با تصرف در خیال و وهم افراد شرایطی رو که میخواد رو ایجاد بکنه و ماجرا رو اونجور که میخواد هدایت بکنه.؟!

سحر و طلسم اگر چه از نیروهای ماورایی قدرت میگیرند اما عمده ی تاثیر گذاری اونها از طریق حواس خود مردمه نه چیز دیگه.

یک انسان اجزای زیادی داره که هر بخشش هم وابسطه به نیروی خاصیه.یعنی خاستگاه هر کدوم فرق داره.بخشی از وجود انسان رو احساسات تشکیل میدن که به سادگی نمیشه تعریفش کرد که محدوده ی اون مشخص بشه و بسیار پیچیده ست و بین دانشمندان هم بحثهای زیادی در این مورد شده.چون خیلی مهمه سعی کردن تکلیف هر حسی رو روشن کنند و بگن مثلا حس بویایی متعلق به چه قوه ایه یا حس شجاعت مرتبط به چیه ایا از روحه یا متعلق به نیروی حیات و جان هستش یا بخشی از ذهنه و....

ما هم وارد این پیچیدگیها نمیشیم و دانشمندان رو با دعواشون تنها میذاریم فقط میتونیم با قاطعیت بگیم که هر جا حسی رو به خودمون نسبت دادیم اون حس دو حالت میتونه داشته باشه.یا واقعیه و از ادراکات انسانی خودمون هستش و یا خارجی و کاذبه و از القائات اجنه شکل گرفته.و این دو بقدری بهم پیچیدن و با هم امیخته شدن که بسختی میشه تشخیص داد کدوم حس واقعیه و کدوم تقلبی.

اجالتا اشاره بکنم که وقتی گرفتار طلسم و جادو میشیم یا حتی وقتی شیطان یا جن معمولی بخواد روی انسان تاثیری بذاره و مثلا به سمت هدفی که میخواد جهت بده جن براحتی میتونه هر کدوم از حواس ما رو بشکل کاذب فعال بکنه و اینطوریه که شگرد شیطان عملی میشه و میتونه روی انسان تاثیر بذاره و.مردم رو فریب بده.

به عبارت دیگه هر جا بشه گفت من حس میکنم ....در واقع اینطور هم ممکنه فرض بشه که من به اشتباه حس میکنم.

مثلا حس ترس .انسان اگه در موقعیت ترس قرار بگیره میترسه .اما گاهی بدون اینکه در موقعیت ترس باشه باز هم میترسه !!ترس دوم که بی دلیله توسط جن در انسان فعال میشه.

یا حس بینایی.وقتی نور از اشیا به چشم انسان میرسه فرد میتونه ببینه .و این دیدن واقعیه.اما گاهی وقتها بدون اینکه نوری از جسمی به چشم ما برسه میبینیم .!!مثل وقتهایی که جن دیده میشه.جن اصلا قابل دیدن نیست ولی خیلی ها میبینند.در اون لحظه نوری از جسم اون جن به چشم ما نرسیده که تصویرش در مغز تعریف بشه.بلکه با تصرف خود جن و بدون رسیدن نور فرد تصویری از جن رو دیده.سراب هم گاهی وقتها بخاطر شیطنت اجنه دیده میشه.و البته گاهی هم منشائ بصری داره.

حس افتادن از جایی..که یه حسه دیگه قابل بیان و توضیح هم نیست .وقتی زیر پای ادم خالی میشه و ناگهان کمی به سمت پایین میره یا در رانندگی با سرعت هم این اتفاق ممکنه بیافته..نوعی حسه که بعیده اسمی هم داشته باشه.همین حس رو اجنه میتونن وقتی فرد سر جاش داره میخوابه براش این حس رو ایجاد میکنند.بدون اینکه حرکتی کرده باشه.

سعی میکنم از انواع احساسها مثالی بزنم که کاملا مطلب جا بیافته.

حس بی ارزش بودن یا جذاب نبودن .یه حسه که البته گمون نمیکنم برای کسی بشکل واقعی این حس بالا بیا ولی در هر صورت درستش اینه اگه کسی واقعا بی ارزش بود یا جذاب نبود همچین حسی فعال بشه اما جن میتونه با غلبه بر احساسات این حس رو بدون دلیل خارجی فعال بکنه.

تا همینجا تصور میکنم کافی باشه و از انواع حسها مثال زدیم .این مثال اخری بیشتر به بحث ما مربوط میشه.

از این جا که پرانتز باز میشه تا وقتی پرانتز رو میبندیم یه بحثه دیگه ایه .ولی لازم .عنایت داشته باشید مبحث رو گم نکنید

((فرض کنیم دختری به نام مریم که یه دختر معمولیه مثل بقیه ی دخترها.که جذابیت دخترانه ی خودش رو هم داره و از اونجایی که هر شکل و چهره ای یه طالب بخصوصی براش پیدا میشه این دختر هم برای تعدادی از پسرها قطعا یه دختر خیلی زیبا به نظر میاد.حتی اگه عرفا نگن این دختر خیلی زیباست..اما مشتریش پیدا میشه.که خداوند افریده.البته اگه خودش با دستکاری های غیر عادی، چهره ی معصومانه و دخترانه ی معمولیش رو خراب نکنه.والا شاید دیگه مشتری پیدا نشه براش که بحثش اینجا نیست حالا.

مریم اگه مثل یه دختر عادی رفتار بکنه حتما سر وقت چند تا خواستگار براش میاد.و با انتخاب خودش میتونه یکیشون رو انتخاب بکنه و ازدواج بکنه..این رو با قاطعیت میگم و قابل اثبات هم هست.

اما رفتار عادی تعریف داره .سر وقت هم نکته ای داره.که اگه اینها رعایت نشه قابل پیش بینیه که مشکلی در ازدواجش ایجاد خواهد شد و ازدواجش به تاخیر خواهد افتاد..دلیل اصلی این اتفاق هم عملکرد خود مریم بوده نه چیز دیگه.

حالا رفتار عادی چیه که باید داشته باشه..در فرهنگ اسلامی و ایرانی خودمون داریم صحبت میکنیم دیگه کاری با اروپا یا هندو ژاپن نداریم.در ایران دختری رفتار عادی داره که اولا پاک دامن باشه به معنای واقعی .یعنی هم دامنش پاک باشه هم چشمش هم ظاهرش هم حتی دلش .و از همه مهمتر نیتش در رفتارهایی که در جامعه داره..دختری که از ده سالگی با لوازم ارایشی اشنا میشه و اطلاعاتش در مسائل جنسی از مادرش بیشتره یعنی از مسیر درست خارج شده.ولو اینکه هنوز در عمل خطایی نکرده.ولی معلومه برای جمع کردن اون همه اطلاعات جنسی به چه منابعی دسترسی داشته و این کافیه که یه مهر رفتار غیر عادی دارد بهش بخوره.

رفتار یه دختر معمولی در تعریف اسلامی و ایرانی جوریه که نه دوست پسر داره و نه اصلنهبا دخترهایی که اهل رابطه با پسرها هستن دوستی میکنه.

همچین دختری در هر چهره ای که باشه چهره ی معصومانه ای خواهد داشت که همون اوایل سن بلوغ براش خواستگار میاد..

از جهت نیت هم معلومه همچین دختری هیچ وقت به دخترهایی که سنشون بالا رفته و ازدواج نکردن با تحقیر نگاه نمیکنه طعنه نمیزنه و خوش قلبه کلا..این موارد رو عامدانه اسم میارم که نکته ای داره .

حالا چرا باید چنین دختری تا قبل از سن هفده هجده سالگی نره خونه ی بخت ..حتما میره و ازدواج موفقی هم خواهد داشت چون سنش کمه و شخصیتش هنوز شکل نگرفته بهتر میتونه با همسرش خودش رو وفق بده و خلاصه مشکلات یه زوجی که هر دو در سن سی سالگی ازدواج کردند رو نخواهد داشت.

حالا برگردیم به بحث طلسم و جادو و بسته شدن بخت و بقول کاسبهای دعا نویس مشکلاتی که از همزاد یا جن عاشق ایجاد میشه.

بخش زیادی از دخترانی که فکر میکنند یکی از مشکلات مذکور رو دارند در واقع چوب اشتباهات خودشون رو دارن میخورن و بیجهت فکرشون رو با طلسم بخت بستن و غیره مشغول کردن.

اگه دختری زبان تند و تیزی داشته و دل دخترهای دیگه رو که نتونستن ازدواج کنند رو شکونده احتمالا خودش هم گرفتاری ای براش پیش بیاد که نتونه زود ازدواج بکنه این کارمای عمل خودشه.

دختری که به هوای یه پسری خواستگارهاش رو رد کرده اخرش هم اون پسره نیومده خواستگاری بکنه ازش چرا فکر میکنه طلسم شده خب مگه هر دختر چند بار براش فرصت ازدواج پیش میاد .همه رو سوزونده .طبیعیه که باید بره ته صف تا دوباره نوبتش بشه.یعنی باید یکم صبر کنه .نوبت اصلیش رو خودش خراب کرده

دختری که از ترس نداشتن خواستگار همزمان با دو سه تا پسر در رابطه بوده که اگه شماره ی یک نیومد خواستگاری دوست دومش بیاد ..خب از ابتدا راه رو اشتباه رفته معلومه که هیچ کدوم اون پسرها از اولش هم قصد نداشتن بیان خواستگاریش ولذا اگه سنش بالا رفته و اون پسرهای زاپاسش هم رفتن زن گرفتن و سرش بیکلاه مونده ربطی به طلسم و همزاد نداره.

دختر خانمی که چهره ی زیبای خدادادیش رو هزار جور تغییر داده و ده بار کوبیده از نو ساخته معلومه که اخرش یه چهره ای برای خودش درست کرده که با غریزه و طبع هیچ پسری همخوانی نداره و هیچ سلیقه ای اونو نمیپسنده.ضمن اینکه با این همه ارایش دیگه از صف دختر عادیه معصوم خارج شده و ایشونم باید کارمای رفتار خودش رو ببینه و بره ته صف .و ربطی به طلسم نداره.

خلاصه بگم دختری که از اولش درست زندگی بکنه اصلا نمیذارن به بیست سالگی برسه و انقدر فشار خواستگارها زیاد میشه که ازدواج میکنه و اگه دختری سن ازدواجش بالا رفته معمولا بعلت اینه که خودش یه اشتباهاتی داشته و الا نه مشکل زیبایی داشته و نه قحطی پسره.

لذا بخش زیادی از خواهران گرامی که کمی سن ازدواجشون بالا رفته دلایل عادی پشت ماجرا بوده و ارتباطی به طلسم نداره.))

پرانتز رو بستیم برمیگردیم به بحث طلسم

اگر چه حتی اگه طلسم هم شده باشن باز هم بخاطر اشتباهات خودشون بوده نه اینکه خودشون دست از پا خطا نکرده باشن و صرفا گرفتار یه فرد بدجنس شدن .

نکته ی مهم اینه که وقتی هم که پای طلسم به زندگی این دختران باز میشه.یا جنی وارد زندگیشون میشه همون جنه طلسم یا جنی که خودش اومده هم از مجرای طبیعی رفتار میکنه و قرار نیست اتفاق عجیبی رخ بده.

این نکته شاه بیت پست ما هستش

دقت بفرمایید.

هر نوع جنی که وارد زندگی فردی میشه و باعث بروز مشکلاتی در زندگی اون میشه یا اگه طلسمی وارد زندگی شده باشه باز هم همه چی بشکل عادی اتفاق میافته و قرار نیست اتفاقات بی دلیل در زندگی بیافته.

صحبت اصلی در نحوه ی اثر کردن طلسم یا اجنه روی انسان بود.

اشاره کردیم که جن میتونه همه ی حواس رو بشکل کاذب ایجاد بکنه چند تا مثال زدیم و مثال اخر این بود که جن میتونه حس بی ارزش بودن یا جذاب نبودن رو برای فرد ایجاد بکنه.که یکی از اتفاقاتی که در افراد طلسم شده میافته بالا اومدن همین حسه.که خیلی بیربط و نابجا جوری برای فرد طلسم شده فعال میشه که سایه ی شوم این حس منفی تمام زندگیش رو سیاه میکنه.دختریه مثل بقیه ی دختر ها اما حس میکنه زیبا نیست.حس میکنه پسرها حس بدی بهش دارند.حس های منفی فراوانی در انسان هست که جن میتونه بشکل تقلبی اونها رو فعال بکنه و همین کافیه تا کم کم مسیر زندگی اون دختر واقعا خراب بشه .

خیلی فرق داره که دختری شاداب و با اعتماد بنفس که خودش رو باور داره و با غرور دخترانه و جذابیتی که برای خودش باور داره بخواد وارد یک جمع بشه یا دختری که خودش رو باخته و فکر میکنه زیبا نیست و از بقیه ی دختر ها کمتره و. ..معلومه که هیچ پسری به همچین دختری جذب نمیشه .این یعنی طلسم.

این حالت یعنی طلسم شدن☝

والا طلسم شدن چیز عجیبی نیست که نیاز به کسی باشه تا اون رو باطل بکنه.چیو باطل بکنه اخه.باور ما رو باید باطل بکنه دیگه خود فرد اگه هوشیار باشه بهتر میتونه باطل بکنه یا یه دعا نویس که حقیقتا علمی هم نداره و فقط از روی یه کتاب قدیمی یه چیزهایی رو مینویسه و با عنوان باز کردن بخت میده دستمون؟!

خواهران مکرمه و محترمی که فکر میکنید طلسم شدید و برای همین نمیتونید ازدواج بکنید یا بختتون رو بستن.بنده همین الان بطور رایگان بخت همه ی شما رو باز کردم دیگه.رمز کار رو گفتم .همه ی داستان طلسم در روحیه و احساسات شما ست و از اونجا زندگیتون رو متاثر میکنه کافیه بتونید تشخیص بدید کدوم بخش از احساساتتون برای خودتونه و واقعیه و کدومش کاذبه و القاییه یعنی با زور یک جن در شما فعال شده که شما رو زمینگیر بکنه .همین که بتونید اون احساسها رو تشخیص بدید دیگه کار تمومه و تقریبا جن خلع سلاح شده فقط باید یمقدار اثار تخریبی ای که طی این مدت در شخصیتتون گذاشته رو اصلاح کنید تا کلا بخت بسته ی شما باز بشه.

که البته اینکه بتونید حس واقعی رو از تقلبی تشخیص بدید یه رازی داره.

اگه هر حسی که در ما ایجاد شد یک دلیل منطقی براش داشتیم به نحوی که دیگران هم تاییدمون بکنن بگن مثلا حق داری فلان حس رو داشته باشی اون حس واقعیه.اما اگه حسی در ما بود که دلیلی براش پیدا نکردیم یا دیگران گفتن این چه حرفیه و دلیلی که اوردیم رو بجا ندونستن معلوم میشه اون حس کاذبه والقای جنه.اشتباه خودمون هم که اول براش دلیل اوردیم ولی دیگران تایید نکردن هم بعلت فشار جن در طولانی مدت بوده که روی باورهای ما تاثیر گذاشته و به اشتباه افتادیم.

جمع بندی مطلب اینکه حتی اگه کسی براش ثابت بشه که واقعا بختش رو بستن باز هم مکانیزم طلسم چیز پیچیده ای نیست و با کمک گرفتن از عقل و شعور خودمون یا نهایتا با کمک دیگران میتونیم احساساتی رو که طلسم بطور نابجا در ما فعال کرده و باعث شده رفتارهایی داشته باشیم که نتونیم ازدواج بکنیم رو اصلاح بکنیم و طلسم خنثی بشه

همه ی طلسمها و دعاها به این صورت عمل میکنن.حتی اگه طلسمی باشه که خیلی خطرناک و قوی باشه مثلا باعث جنون فرد بشه باز هم جنون بخاطر مختل شدن حواس فرد ایجاد شده نه چیز دیگه.مجنون کسیه که نمیتونه از عقلش استفاده بکنه که اسمش هم روشه مجنون یعنی جن زده کسی که متاثر از جنه یعنی با حواسش داره زندگی میکنه .عقلش در زندگیش نمیتونه فعال باشه

اگه طلسم نوشتن طرف فقیر بشه این فقر بخاطر احساسات نابجای اون قربانی دامنش رو میگیره .مثلل سر معامله ای بیخود حس میکنه طرف مقابل داره گرون میگه و نمیخره در حالی که قیمت خوبی بوده و باید میخریده.یا بالعکس.کلا حسش اونو به خطا میندازه ومکرر اشتباه میکنه و نهایتا دچاز فقر میشه.

هر نوع از طلسم ها رو که تصور بکنید مکانیزمش همینه.یعنی راه دیگه ای وجود نداره.انسان تا وقتی یک انسانه و میتونه زندگی درستی داشته باشه که بتونه از عقلش استفاده بکنه.و به نسبت به مغلوب احساسات شدنش از موفقیتهای فردی و اجتماعیش دور میافته..

اصلا خیلی از افراد خودشون خودشون رو طلسم میکنند.یعنی نه اینکه طلسمی مینویسن برای خودشون ولی در عمل جوری زندگی میکنن که یه فرد طلسم شده زندگی میکنه .کسی که زیاد مغلوب احساساتش میشه و احساسی رفتار میکنه یجورایی زندگی طلسم گونه ای برای خودش میسازه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی