نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

نگاهی متفاوت به شیطان از منظر قران و روایات

شیطان موجودی نام اشنا اما مبهم .! موجودی که علارقم معروفیت حضورش کمتر حس میشود سعی داریم نمود شیطان در زندگی را بیشتر شناسایی کنیم

کمتر کسی را میتوان در سرتاسر جهان پیدا کرد که از شیطان استقبال کند و با اختیار خودش از او پیروی کند اما در عمل کمتر کسی را میتوان پیدا کرد که در راه شیطان نباشد یا لااقل سابقه ی این گرفتاری را نداشته باشد.تشخیص مواردی که تحت تاثیر شیطان هستیم و تحلیلی صحیح از نحوه ی فعالیت شیطان و چگونگی اثر پذیری انسان از شیطان موضوع بحث این وبسایت است

دنبال کنندگان ۱ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
آخرین نظرات
  • ۱۶ اسفند ۰۱، ۲۱:۵۵ - حامد جلالی مقدم
    مفیدبود

کسانی که جن را باور ندارند ایا گرفتار جن نمیشوند

احتمالا موضوع برای شما هم قابل توجه باشه.دقیقا فقط اونایی که به جن باور دارن گویا  مبتلا به ازار جن میشن و بقیه اصلا انگار نه انگار که مثل دسته ی اول، اینها هم  انسانهایی هستند که در معرض گرفتاری به مشکلات جن قرار دارن.تصور کنید یک خانواده با تحصیلات بالا مثلا پدر و مادر هر دو پزشک هستن و بچه ها هم مهندسی چیزی ....خلاصه از اون خانواده هایی که کسی جرات نمیکنه جلوی اینا از جن حرف بزنه چون همه شون با یک نگاه تحقیر امیز و احیانا چند تا متلک طرف رو از گفته ش پشیمون میکنن. اینا مگه جنسشون با بقیه فرق داره که  جن عاشق و همزادو بقیه ی اسمهایی که روی جن میذارن ،سراغ اینها نمیره.هیچ خانم دکتری برای دفع جن عاشقش نمیره دنبال دعا نویس و ...

از طرف دیگه اون دسته که به جن باور دارن انگار از همه ی جای زندگیشون میشه چند تا جن بیرون کشید.دخترشون رو بستن و نمیتونه شوهر کنه.اونیکی که ازدواج کرده جن چیکارش کرده بچه دار نمیشه.وسایلاشون تو خونه گم میشه .خلاصه تمام نشانه های وجود جن رو دارن.انواع بیماریهای ماورایی رو هم گرفتن.هیج وقت هم خوب نمیشن و ماجرا تمومی نداره.

جواب به این سوال در واقع مغز حرف ماست 

اگرچه در واقع هیچ فرقی بین افردا معتقد به جن و بقیه وجود نداره.هر دو گروه هم کمو بیش گرفتار جن میشن تنها چیزی که تفاوت داره اینه که دسته ی اول از نگاه خودشون به گرفتاری نگاه میکنن و دسته ی دوم هم با باور خودشون.

یک مشکل رو یکی تعبیر به جن میکنه و حضور جن رو در ماجرا بزرگ نمایی میکنه و همه چیو هم سر جن خلاصه میکنه اما همون مشکل اگه برای دسته ی دوم واقع بشه ماجرا رو به شکل دیگه ای میبینه و جن رو بطور کلی حذف میکنه.

اما

معتقد بودن به حضور جن و تلاش برای دفعش باعث بیشتر شدن گرفتاری میشه

 اون عده که همش دنبال دفع جن و مبارزه با جن هستن عملا بیشتر گرفتار میشن تا بقیه.دلیلش هم روشنه.

اول.قانون جذب.که میدونید به هر چیزی فکر کنید بهش مبتلا خواهید شد و جذبش خواهید کرد

دوم .بازیچه ی شدن توسط جن.یعنی جن اگه ببینه کسی تلاش میکنه به نوعی ضربه به جن بزنه جوری طرف رو مشغول میکنند که شبو روزش بشه مبارزه با جن بدون اینکه مشکلی برا جن ایجاد بشه!!

سوم.انجام حرکات اشتباه که خودش گرفتاری بدنبال داره مثل استفاده از بعضی دعاهای دفع جن

چهارم.باز شدن حواس برتر و ارتباط بیشتر گرفتن با جن.

لذا همه ی مردم اگرچه گرفتار جن میشن اما اونا که در تلاش هستند یجور از شر جن خلاص بشن بیشتر گرفتار میشن

اعتقاد داشتن به جن لازمه ولی تلاش کردن برای جنگ با جن اشتباه

اگه معتقد نباشیم از حقایق هستی غفلت کردیم و اتفاقهایی که در زندکی میافته رو درست نمیتونیم تحلیل کنیم.اما اگه معتقد باشیم و راه صحیح رو بریم بهترین راهه. نه اینکه اماده بشیم با جن بجنگیم.که در ادامه راه صحیح رو هم بیان خواهیم کرد

وقتی جن وارد زندگی میشه هر گروه با روش خودش عمل میکنه. که هیچ کدوم اعتدال رو عایت نمیکنند اما هر دو دسته هم درست میگن .به عبارت دیگه وقتی مثلا فردی متوجه میشه موقع خواب اتفاقی غیر عادی براش رخ میده و ماجرا مشکوکه اگه از دسته ی اول باشه میگه جن عاشق دارم و دسته ی دوم اگه همین مشکل رو تجربه کنن به اختلالهای روانی تعبیر میکنند.و هر دو در تشخیص چه بسا درست میگن اما در راه حل هر دو افراط میکنن چون دسته ی اول فقط مشکل رو میخوان با مبارزه کردن با جن حل کنن .در حالی که درسته که جنی اومده و الان مزاحمت ایجاد کرده اما چرا اومده.مگه بدن ما درو پیکر نداره که راحت تونسته وارد بشه.جن هیچ وقت نمیتونه وارد حریم انسان بشه مگر در حالت بیماری.یعنی بیماری اگه نباشه جن هم نمیتونه اصلا بمونه.اما این دسته فقط روی جن متمرکز میشن و مدام جن رو در مرکز توجهات قرار میدن لذا موفق هم نمیشن که اون جن رو دفع کنن چون بستر ،که بیماری باشه ،هنوز برای حضور جن فراهمه.

اما گروه دوم هم از اون طرف میافتن چون فقط بدنبال درمان بیولوژیکی یا روانی هستن و اساسا باور ندارن که مشکلشون یه بعد متافیزیکی هم داره اگر چه روش این گروه خیلی درستتر از گروه اوله اما به دلایلی ناقصه.مثلا دسته ی دوم که جن رو باور ندارن طبعا برای حل مشکلشون بفکر معنویات نخواهند بود.و هر قدر تلاش کنند به قول خودشون بیماریشون بطور کامل رفع نمیشه اگر چه هیچ وقت شکل صحبتهاشون نشون نمیده که قبول کردن روششون ناکارامده.یا در افراد افسرده کافیه بیمار باورش بشه که احساسات منفی که باعث افسردگی شدن از طرف جن بهش القا شده و ارتباطی به ادراکات خودش نداره که بجای توجیه احساسات غلطش و ساختن دلیل و منطق برای افکارش دیگه بعد از این به حسش شک میکنه و سعی میکنه مقابل حسش عمل کنه

توجه به معنویات باعث میشه انسان بتونه زندگیش رو تنظیم کنه.تفاوت انسان با حیوان در درک همین معنویاته.افرادی که اصلا اهمیتی به معنویات نمیدن امکان نداره بتونن در حد یک انسان سطح زندگی ارزشمندی داشته باشن حالا کسی که مثلا چشم خورده باشه ممکنه گرفتاری ای براش ایجاد بشه که از اثار چشم زخمه.شاید با افرادی که بطور ناگهانی یه بیماری خاصی پیدا میکنند و بعد از مدتی هم فوت میکنن برخورد داشتید.بندگان خدا خیلی سالم و اتفاقا موفق هم بودن ولی مثلا سرطان میگیره  و فوت میکنه .همه هم میگن بخاطر سرطان فوت کرد.البته درست هم میگن اما چرا سرطان گرفت!؟دیگه برای این جوابی ندارن در واقع بخاطر اینکه در چشم مردم بودند و خصوصا برتریهایی هم اگه داشتن تو چشم بوده و کسی چشم زده و این اتفاق افتاده.حالا چون نمیشه ثابت کرد که چشم خورده ، از اساس میگن چشم زخم وجود نداره چون علمی نیست! و همین موضوع باعث گرفتار شدن این افراد میشه چون اعتقادی که به چشم زخم ندارن.بنابر این نکات مربوطه جهت در امان بودن از چشم زخم رو مراعات نمیکنند.اما روش کارشون بهتر از گروه اوله که فقط دنبال جن و مسائل ماورایی هستند .

دانستن و عقیده داشتن به جن و امور ماورایی نباید باعث بشه مردم فقط در این مسائل غرق بشن.چون فایده ای نداره و گرفتارتر میکنه  .

بله انسان نباید تفاخر کنه و برتریهاش رو مدام به رخ بکشه چون ممکنه چشم بزنن.اما حالا که چشم خورد دیگه باید از مسیر طبی درمان کرد.پیگیر این شدن که کی چشم زده یا مدام همین موضوع رو دیدن کاری از پیش نمیبره.

حفظ تعادل در باورها لازمه ی زندگی سالمه.

توصیه به هر دو گروهی که جن رو باور ندارند و گرفتاری هایی براشون ایجاد شده که منشائش مشخص نیست.و افرادی که جن رو باور دارند اینه که توجه داشته باشیم اعتقاد نداشتن به جن باعث نمیشه جن سراغ اون فرد نره.و اعتقاد داشتن و تلاش کردن برای دفع جن هم تاثیری که نداره کار رو خرابتر هم میکنه.

با این اوصاف در مواجه با مشکلاتی که به جن ارتباط دارن چه باید کرد

در واقع بهترین کار اینه که فقط معتقد باشیم و نکات کلی رو مراعات کنیم ولی برای دفعش روی خود جن متمرکز نشیم  در عوض به باورهای اعتقادی و عمل هامون سرو سامانی بدیم.

یعنی  از لحاظ فکری نسبت به اعتقاداتی که راجع خدا یا جهان هستی .زندگی پس از مرگ .دین .هنجارهایی که داریم و خلاصه جهان بینیمون  مشکل خاصی نداشته باشیم.به این معنا که نسبت به فهمیدن حقایق به اندازه ی توان تلاشمون رو کرده باشیم.حالا نتیجه هر چی باشه اشکال نداره.مهم اینه بدون غرض و صرفا جهت پیدا کردن معرفت وقت بذاریم و مطالعه کنیم یا فکر کنیم جوری که یه چهار چوبی در باورها داشته باشیم.اینطور نباشه که سال بسال یاد خدا و دین نباشیم فقط وقتی کارمون گیر میکنه تند تند نماز بخونیم و عبادت کنیم.

اگه از جهت اعتقادی تلاش کنیم پیش خداوند هم دیگه موجه هستیم چون به وظیفه مون عمل کردیم.

بعد به هر باوری که رسیدیم به هنجارهای اون باور عمل کنیم.فرقی نداره اگه مسلمانیم به هنجارهای دینی اگه مسیحی هستیم هنجار مسیحیت بالاخره هر باوری یه هنجاری داره.بعلاوه هنجارهایی که در اجتماع یا در نظر عقل لازم الاجرا هستن به اینها هم عمل کنیم.

در کنار این کارها به پزشک هم مراجعه کنیم تا در بدن بیماری خاصی باقی نمونه.

حالا با توجه به توضیحات بالا تصویری که از این فرد براتون شکل میگیره چجوریه ؟! مسلما فردی سالم که بیماری ای نداره.و انسان محکم  و مقیدی هم هست.اهل گناه یا هر ناهنجاری ای نیست.ادمی که در عرف محبوب و مورد تایید هستش و مردم اونو به عنوان یه ادم اهل معرفت موئمن و درستکار میشناسند.

در این صورت جن نه تنها خودش از ما فاصله میگیره و نیازی نیست ما تلاشی بکنیم که حتی تا یه حریمی هم نمیتونه نزدیک بشه.بستگی به قدرت هاله مون ممکنه از دومتری هم نتونه بهمون نزدیک بشه.

به عبارت دیگه دفع جن (هر نوع جنی)با اصلاح باورها و هنجارگرا بودنه.

باورها و رفتار درست و ارزشی ما و ترک ناهنجاریها باعث قوی شدن سپر دفاعی میشه و جن نمیتونه به انسان نزدیک بشه.

حالا براحتی میشه ماجرا رو حل کرد.اگه کسی اصلا به جن اعتقاد نداره.اگر چه دچار اشتباه در درک حقیقت شده اما اگه از لحاظ زندگی یه زندگی درستی داره.اهل کارهای ناجور نیست.اعمالش خوبه افکارش خیر خواهانه ومثبته.بیمار هم نیست.این ادم چرا باید گرفتار جن بشه.لذا زندگی سالمی داره و جن هم اصلا بهش نزدیک نمیشه.فرقی هم نمیکنه در چه دینی باشه.

اینهمه انسان در جهان زندگی میکنند که واقعا دوست دارن ادم خوبی باشن.و تلاششون رو هم کردن یه جهانبینی درستی داشته باشن.تصور بنده اینه که اغلب دانشمندان یا تحصیل کرده های اروپایی همین وضع رو دارن.این افراد هم از جن در امان هستن و هم برکت و رفاه در سرتاسر زندگیشون موج میزنه.

ادمهایی که محبوب دیگران هستند و کمتر پیش میاد اگاهانه مرتکب ناهنجاری بشن.

اما بعضیا هم از جهت فکری افکار نابسامانی دارن.و با هر تفکری که مواجه میشن یا نظری  که میشنون تغییر موضع میدن و متاثر میشن.یعنی اصلا اهمیتی به ساختن باورهاشون ندادن.و چون باوری ندارند هنجار خاصی هم ندارن.همینجوری هر چی پیش امد .....

این افراد دلیلی هم ندارن که کار خوبی انجام بدن کار خوب با باور خوب شکل میگیره.طبیعیه که هاله ی ضعیفی دارن.همینجوری هر جنی که باهاش برخورد کنه وسوسه میشه بهش نفوذ کنه.

حالا اگه یه مشکل خاص اخلاقی هم داشته باشه مثلا وسواسی باشه یا مغرور باشه .....یا یه بیماری مزمن هم در بدن داشته باشه که دیگه حفره های بزرگی در هاله ش داره که جن براحتی میتونه بهش نفوذ کنه.

بعد تازه با این حال میره دست بکار بشه که جن رو دفع کنه.معلومه که موفق نمیشه .فقط جنهای بیشتری جمع میشن که دستش بندازن.

معمولا کشورهای جهان سومی که از لحاظ فرهنگی هم عقب هستن بیشترین درگیریها رو با جن دارن..اگه توجه کرده باشید.مردم بعضی از نقاط افریقا که جادوگرها هم همین جاها بیشتر پیدا میشن بیشترین تنش رو با جنیان دارن.و جن ها هم به روشهای مختلفی مردم رو مشغول خودشون میکنن .که در یوتیب کلیپهای زیادی هست که حضور جن در زندگی اونها رو نشون میده.

لذا دو گروه بیشتر در معرض خطرند.اول افرادی که از لحاظ فکری درست نتونستن روی باورهاشون کار کنند و همبنجوری زندگیشون پیش میره.که این دسته بیشتر از طرف جنهای شیطانی مورد حمله قرار میگیرن

دوم افرادی که زندگی منزوی دارن و یا خانواده هایی که جو تشنج در خانواده بیشتر حاکمه تا ارامش و محبت یا کسانی که به هر دلیل به نظافت شخصی و منزل کمتر رسیدگی میکنن.افرادی که اخلاقهای منفی بارزی دارند.یا بیماری های چند ساله در بدن دارن و یا دنبال جادو و طلسم رفتن

این دو گروه بیشترین گرفتاری ها رو دارن.

موضوع روشنه.عکس حالت مذکور رو تصور کنید.یعنی کسی که روابط اجتماعی خوبی داره و اهل بگو بخنده مردمیه.دست خیر داره و خلاصه ادمیه که از لحاظ اخلاق و رفتار مطلوب هستش بیمار هم نیست و زندگی تمیزی داره و در جنبو جوش و تلاشه.در مراسمات مذهبی شرکت میکنه یا خودش بانی میشه.خیلی واضحه که این ادم احتمال گرفتار شدنش خیلی کمه

همه ی ما با هر باوری که داریم یه تعریفی از ادم خوب داریم.هر قدر بیشتر از این شخصیت که در ذهن داریم دور بشیم بیشتر احتمال گرفتار شدن به جن بیشتر وجود داره.

بحث تقویت هاله رو در پست های دیگه داشتیم بطور خلاصه تلاش برای انسان سالم و درستی بودن و دوری کردن از هر گونه بد جنسی بدخواهی بد فکری بد رفتاری که در نهایت از ما انسانی باشکوه میسازه برای دور شدن از جن مفیده.

در پست اخرین ضربه ی شیطان حال دو گروه رو بیشتر توضیح دادم.همینطور راههای تقویت هاله  هم در کانال تلگرامی که جدیدا راه اندازی شده و لینکش در صفحه ی اصلی هست توضیح داده شده

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی